The simple truth
متن ترانهی مشهور The simple truth ) حقیقت ساده)
از کریس دیبرگ ترانهسرا، گیتاریست و خوانندهی بزرگ انگلیسی
ترانهای عمیق و انسانی که همهی ما را به تفکر وا میدارد. این آهنگ در سال تلخ و ظلمانی 1988 برای کودکان آوارهی کرد عراقی خوانده شده و گویاتر از هزاران خبر و تحلیل است.
The simple truth
Chris de Burgh
| A child is born on a battlefield, | کودکی در میدان جنگ به دنیا آمده است |
| A soldier boy falls to his knees, | سربازی زانو میزند |
| And a woman cries in joy and pain, | و زنی از شادی و درد میگرید |
| When will we all live in peace again? | چه گاه دوباره در صلح خواهیم زیست؟ |
| A child is born where the wild wind blows, | کودکی به دنیا آمده آنجا که باد وحشی میوزد |
| In a country torn from the south to the north, | در سرزمینی که از جنوب تا شمال تکه تکه شده |
| And a family runs from day to day, | و خانوادهای که روز به روز میگریزند |
| When will we see our home again? | چه گاه دوباره خانهمان را خواهیم دید؟ |
| When will we see that simple truth, | چه وقت به این حقیقت ساده میرسیم |
| That the only thing that's worth a damn, | که جنگ، تنها سزاوار لعنت است |
| The life of a child is more than a forest, | جان یک کودک از جنگل مهمتر است |
| The life of a child is more than a border, | جان یک کودک از مرز مهمتر است |
| Could ever be; | آیا روزی فراخواهد رسیدکه اینچنین شود؟ |
| A child is born in the desert sun, | کودکی زیر خورشید صحرا به دنیا آمده است |
| A tiny life has just begun, | زندگی کوچکی آغاز میشود |
| And a mother cries for her hungry babe, | و مادری برای کودک گرسنهاش میگرید |
| When will I feed my boy again? | چه گاه به کودکم غذا خواهم داد؟ |
| A child is born to an ordinary home, | کودکی در یک خانهی عادی به دنیا آمده است |
| East or west, it could be anyone, | شرق یا غرب، هر کجا میتواند باشد |
| But we all want to know, | اما همه میخواهیم بدانیم |
| Will my child survive to see the day, | آیا کودکمان زنده خواهد ماند تا روزی را ببیند |
| When we will be secure again? | که دوباره در امان باشیم؟ |
| When will we see the simple truth, | چه وقت به این حقیقت ساده میرسیم |
| That the only thing that's worth a damn, | که جنگ، تنها سزاوار لعنت است |
| The life of a child is more than a forest, | جان یک کودک از جنگل مهمتر است |
| The life of a child is more than a border, | جان یک کودک از مرز مهمتر است |
| The life of a child is more than religion, | جان یک کودک از آیین مهمتر است |
| The life of a child is only a heartbeat from eternity, | جان یک کودک، تنها تپش قلبی از ابدیت است |
| We must believe, for the sake of humanity, | ایمان بیاوریم، به خاطر انسانیت |
| We must believe... | ایمان بیاوریم... |

درضمن در صورت تمایل وبلاگ اینجانب را به لینک خود اضافه نمائید.
موفق باشید_مهدی شریعتمداری